یکی مثِ من...

یکی مثِ من...

امشب دلم برای تو بی‌انتها گرفت
دنیای رنگ باخته دست مرا گرفت
می‌خواستم قدم بزنم ساحل تو را
دریا دلش گرفت و پس از آن هوا گرفت

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۲۵ مهر ۹۶، ۰۲:۰۸ - narges mohamadzadeh
    قشنگه
  • ۲۳ مهر ۹۶، ۰۱:۰۹ - sportfullygirl
    Nice:)

پنج سال پیش ...

سه شنبه, ۲۳ شهریور ۱۴۰۰، ۰۵:۱۲ ق.ظ

بعد از حدود پنج سال دوباره که این صفحه ها را بالا و پایین میکردم ،به حرف های خودم،نوع نگارشم،ذهنیتم از زندگی ،نگاهم به آینده و غیره و غیره و غیره ... به همه اینها خنده ام میگیرد!نمیدانم این من امروز درست است یا آن من پنج سال پیش! ولی هرچه که هست فاصله بیشتر از پنج سال است بین این و آن!فاصله آنقدر هست که حتی فکر میکنم این من جدید را بتوان یک شخصیت مستقل دانست! آدم در گذر هر روزه ایام شاید متوجه خیلی چیزها نباشد ،تغییرات و کوچک و ریز به ریزش را متوجه نشود اما یک نوشته هرچند بی سر و ته هرچند بدون فکر و هرچقدر بی ربط شاید بیشتر از عکس و فیلم های با رزولوشن بالا بتواند تغییرات یک فرد را نشان دهد!حداقل برای خودش...

پس برای پنج سال آینده مینویسم که قرار ما همینجا ،همین صفحه ،همین ساعت...

  • mohsen Mousavi

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">